باید بنویسم!

زیاد بنویسم!

مغزم خشک شده.

ب پستای قدیمیم نگاه میکنم و حسرت میخورم.

ب دفترام و برگه هایی ک خط در پر نوشتم یواشکی.

پاییز باهام قهره.

حتی حس خوب هم ازم فاصله میگیره.

با شنیدن بوی ماه مدرسه دیگه دلم قیلی ویلی نمیره.

یا واسه کودکی دلم تنگ نمیشه.

واسه وقتایی ک پروانه بودم.

خیالپردازی میکردم.

و پرواز.!

خدایا.نمیدونم چی قراره سرم بیاد. حکمتتو شکر. خودت هوامو داشته باش!

ادامه مطلب


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها