بلخره آخرین کلاسمونم تموم شد.

امروز در کمال تعجب، کلاس صبح برگزار شد و در حالی ک در عین ناامیدی داشتم میرفتم کلاس قرآن، دیدم تشکیل نشد!!

استادامون بچه های خوبی‌ان. استاد میکروب باحالتره! سر کلاس فیزیو دیگه داش خوابم میبرد که گف جمع کنین برین!

برخلاف تصورم، اینجا بهتر از چیزیه که فکر میکردم. فقط دوباره با معضل غذا روبروعم

اینجا تنهام و مامانم نیس که زورم کنه غذا درس کنم و بخورم!منم ک تنهایی زورم میاد واس یه نفر(که خودم باشم) غذا درست کنم!

از فردا باید بگردم دنبال تخم مرغ دوباره

دیگهههههههه. آها! اینکه ما تا الان توو اتاق دونفریم. اتاقا شیش نفره‌س ولی تاالان کسی نیومده اتاقمون و امیدوارم که نیاد کسی هرچند ک قطعا میان

الانم میخام برم اولین وعده ی غذاییمو اینجا درست کنم

 

+میشه یه لطفی بکنین و اگه یه شعر یا متن حال خوب کن دارین، توو کامنتاتون نشونم بدین؟ میخام سعی کنم بعد از مدتها حال یه نفرو خوب کنم :)


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها